salam khobin
khob hal daro y minivisi ?ha?
rasti in sher akharit nazdik bod kar dastam bede too site computere Calgary nazdik bood bezanam zire gerye!!!
rasti in maryam kiye ke vasash sher gofti?
ey vallah
bye
سلام
چه جالب (!) بود نوشته ات
راستي يه توصيه از طرف من ، سعي كن تعداد نوشته ها رو در صفحه اصلي 10 تا كني و از آرشيو بندي استفاده كني
راستي قالب هاي جديد پارسي بلاگ را ديده ايد (؟)
منتظرم ...
مرسي كه سري بمن زدي و نظرت را گفتي
وبلاگ فوق العاده زيبايي داري و من تو وبلاگ هاي مختلف شكل و قالب وبلاك شما و حتي همين فرم نظر خواهي بدلم نشست و آفرين ...
راستي اين قالب را در چه محيطي طراحي كردي ؟
سلام..بعضي وقتا زبون بند مي ياد... بدون اغراق بهترين وبلاگي بود كه تو عمرم ديدم.
و همين جور شعرتون فوق العاده بود
ازتون دعوت نمي كنم به وبلاگ حقير من بيايد چون ارزشي نداره كه بخوايد وقتتون رو حدر كنيد
بازم مي گم فوق العاده زيبا بود
كشف نشديد!!!!!!!
شعرت كه عالي بود.
منو به ياد آبادان انداختي راستش من هم آبادان رو به اهواز ترجيح ميدم.
چون مردمش خيلي با صفاترن
منتظر كارهاي بعديت
ايوب
سلام يوسف جان وبلاگتو ديدم خيلي جالب بود اميدوارم موفق باشي..
:
قدرت عشق بنازم كه به يك تير نگاه ...
جان شيرين بفروشند دو بيگانه به هم....
عماد
سلام،،،،بلاخره اين کامنت دوني باز شد،،اون دفعه اومدم کامنت بذارم هر چي تلاش کردم نميشد
کاملاً احساست رو درک ميکنم...من هم به محيطي که توش زندگي ميکنم و خاطره دارم دل ميبندم،و واقعاً جدا شدن از اون محيط برام خيلي سخته
در مورد شعرت بايد بگم که من ايران که بودم شعر زياد ميخوندم،امّا از وقتي اينجا اومدم خيلي کمتر
ميخونم،نميدونم چرا شعر خوندن برام سخت شده،يعني زود از خوندنش خسته ميشم،امّا شعرت خيلي قشنگ بود و جزء اون شعرهايي بود که اصلاً خسته ام نکرد
راستي يه شعر هم اگه وقت کردي در وصف نازلي بگو( شوخي کردم
موفق باشي